معنی

مقاربتی، جنسی، تناسلی
سایر معانی: وابسته به جفت گیری، مرزی، گایشی، گشنی، وابسته به نر بودن و ماده بودن، نرینگی - مادینگی، ژادی، وابسته به الت تناسلی و جماع
[بهداشت] جنسی - تناسلی

دیکشنری

جنسیت
صفت
sexual, sex, generic, gamic, of kindجنسی
genital, reproductive, sexual, gamicتناسلی
venereal, sexual, coitalمقاربتی
sexualوابسته به الت تناسلی و جماع

ترجمه آنلاین

جنسی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.