جنسی [علوم سلامت]
جنسی [روانشناسی] ویژگیهای مربوط به هر دو جنس یا روابط جنسی یا جنسینگی یا اندامهای جنسی و کارکرد آنها
واژههای مصوب فرهنگستان
مقاربتی، جنسی، تناسلی سایر معانی: وابسته به جفت گیری، مرزی، گایشی، گشنی، وابسته به نر بودن و ماده بودن، نرینگی - مادینگی، ژادی، وابسته به الت تناسلی و جماع [بهداشت] جنسی - تناسلی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فعالیت جنسی [علوم سلامت] هرگونه فعالیتی که ماهیت جنسی دارد
اعتیاد جنسی [روانشناسی] هر رفتار جنسی مشکلزا که پرهیز از آن از اختیار فرد خارج است
برانگیختگی جنسی [علوم سلامت] وضعیت آمادگی جنسی که شامل ابعاد روانی (ازجمله افزایش پاسخ قشر مغز به محرکهای حسی) و جسمانی (افزایش حساسیت آلت و پاسخ به محرکهای عصبی و احساس اوج کامش ...
تعرض جنسی [روانشناسی] هر نوع تماس یا رفتار جنسی با کسی بدون رضایت او
اجبارگونگی جنسی [علوم سلامت] نوعی رفتار یا عمل ذهنی قالبی و خشک و تحمیلکننده که برای کاهش اضطراب یا ناراحتی انجام میگیرد
تقسیمکار جنسی [مطالعات زنان] تقسیم فعالیت و کار برحسب جنسیت
سائق جنسی [علوم سلامت] سائقی برای ارضای جنسی و درنهایت تولیدمثل جنسی
برخورد جنسی [روانشناسی] کنش جنسی میان دو نفر شامل تماس جنسی اندامهای تناسلی یا مخاطی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.