script
معنی
سند، خط، دست خط، متن سند، متن نمایشنامه، حروف الفبا، بصورت متن نمایشنامه دراوردن
سایر معانی: نوع دستخط (handwriting هم می گویند)، الفبا، وات ها (letters هم می گویند)، نسخه ی خطی، دستنوشته، دستنویس، نمایشنامه (به ویژه رادیو و تلویزیون)، فیلمنامه، سناریو، مخفف:، وابسته به انجیل
[سینما] فیلمنامه فنی - نقشنامه - نمایشنامه - سناریوی کار - تصویرنامه - سناریو - فیلمنامه
[کامپیوتر] فایل آغازگر - زیر نویس، اسکریپت 1. شکلی از حروف که شبیه به دستخط پیوسته ( نه شکسته ) است . 2. فایلی که دارای فرمانهای اجرایی است. مانند یک فایل shell script یا برنامه ی فرمانهای مخابراتی . 3. فایل یا خروجی چاپی که دارای نسخه ای از اطلاعات ذخیره شده ی صفحه نمایش است .
سایر معانی: نوع دستخط (handwriting هم می گویند)، الفبا، وات ها (letters هم می گویند)، نسخه ی خطی، دستنوشته، دستنویس، نمایشنامه (به ویژه رادیو و تلویزیون)، فیلمنامه، سناریو، مخفف:، وابسته به انجیل
[سینما] فیلمنامه فنی - نقشنامه - نمایشنامه - سناریوی کار - تصویرنامه - سناریو - فیلمنامه
[کامپیوتر] فایل آغازگر - زیر نویس، اسکریپت 1. شکلی از حروف که شبیه به دستخط پیوسته ( نه شکسته ) است . 2. فایلی که دارای فرمانهای اجرایی است. مانند یک فایل shell script یا برنامه ی فرمانهای مخابراتی . 3. فایل یا خروجی چاپی که دارای نسخه ای از اطلاعات ذخیره شده ی صفحه نمایش است .
دیکشنری
اسکریپت
اسم
line, script, streak, writing, track, handwritingخط
document, instrument, deed, evidence, title deed, scriptسند
scriptمتن سند
scriptمتن نمایشنامه
handwriting, hand, writing, script, manuscript, longhandدست خط
scriptحروف الفبا
فعل
scriptبصورت متن نمایشنامه دراوردن
ترجمه آنلاین
اسکریپت