salubrious
/səˈluːbrɪəs/

معنی

سودمند، سازگار، گوارا، سالم، صحت بخش
سایر معانی: تندرستی آور، فرخنده

دیکشنری

سالم
صفت
soft, tasty, digestive, salubrious, digestibleگوارا
healthy, sound, intact, wholesome, healthful, salubriousسالم
compatible, fit, suitable, correspondent, matchable, salubriousسازگار
salubriousصحت بخش
useful, beneficial, handy, advantageous, lucrative, salubriousسودمند

ترجمه آنلاین

مفید

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.