rolled
/roʊld/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

پیچیده
[علوم دامی] له شده (دانه های غلات) .

دیکشنری

نورد
صفت
complex, intricate, wrapped, twisted, involved, rolledپیچیده

ترجمه آنلاین

نورد

مترادف

arched ، bent ، bowed ، coiled ، convoluted ، curled ، curved ، folded ، furled ، involute ، spiraled ، twisted ، voluted ، wound

متضاد

spread ، straight ، unrolled

واژه‌های مشابه

rolled

غلتان [زبان‌شناسی] ← لرزشی

واژه‌های مصوب فرهنگستان

rolled earth fill

[عمران و معماری] خاکریز متراکم شده - خاکریز متراکم [زمین شناسی] خاکریز متراکم شده- خاکریز متراکم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rolled fill

[زمین شناسی] خاکریز غلتکی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rolled rock fill

[زمین شناسی] سنگریز کوبیده

دیکشنری انگلیسی به فارسی

rolled support

[عمران و معماری] تکیه گاه غلتکی [زمین شناسی] تکیه گاه غلتکی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

all rolled up in one

در یک آن به طور هم زمان

دیکشنری انگلیسی به فارسی

armature controlled

[برق و الکترونیک] کنترل شده با آرمیچر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

armature controlled de motor

[برق و الکترونیک] موتور dc کنترل شده با آرمیچر

دیکشنری انگلیسی به فارسی

carrier controlled approach

[زمین شناسی] سیستمی که فرود آمدن هواپیما را در روی جایگاه یا کشتی های هواپیما بر کنترل می کند.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

clock-controlled generator

مولد ساعت‌فرما [رمزشناسی] مولدی برای تولید دنباله‌های دودویی که براساس سازوکار ساعت عمل می‌کند

واژه‌های مصوب فرهنگستان
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش