respondent
/rəˈspɑːndənt/

معنی

جواب گو، مطابق، واکنشدار
سایر معانی: پاسخگو، جواب دهنده، پاسخ دهنده، موافق
[حقوق] خوانده، مدعی علیه
[آمار] پاسخگو

دیکشنری

پاسخ دهنده
اسم
respondent, responder, undertaker, undertakingجواب گو
صفت
matching, according, conforming, relevant, similar, respondentمطابق
reactive, respondentواکنشدار

ترجمه آنلاین

پاسخ دهنده

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.