reformation
/ˌrefərˈmeɪʃn̩/

معنی

اصلاح، تهذیب، اصلاحات
سایر معانی: بازسازی، بازساختگی، تحول

دیکشنری

اصلاح
اسم
reform, reformationاصلاحات
repair, correction, modification, amendment, shaving, reformationاصلاح
refinement, edification, cultivation, improvement, reformationتهذیب

ترجمه آنلاین

اصلاحات

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.