preformation
معنی
پیش سازی، تشکیل قبلی
سایر معانی: (زیست شناسی - سابقا - این باور: هر یاخته ی زایشی حاوی کلیه ی اجزای آینده ی سازواره است و هیچ جزئی بعدا در اثر رشد به وجود نمی آید) پیش ریختاری، پیش دیسی، شکل گیری از قبل
سایر معانی: (زیست شناسی - سابقا - این باور: هر یاخته ی زایشی حاوی کلیه ی اجزای آینده ی سازواره است و هیچ جزئی بعدا در اثر رشد به وجود نمی آید) پیش ریختاری، پیش دیسی، شکل گیری از قبل
ترجمه آنلاین
پیش شکل گیری