معنی

پهنه، سر و صدا، راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو، سر و صدا و اشوب کردن
سایر معانی: جنجال، هیاهو، همهمه، مهمانی بزرگ و پر سر و صدا، سور و ساز، کار غیر قانونی (از طریق تهدید یا تطمیع یا رشوه)، حقه بازی، اخاذی، باجگیری، به زورستانی، ساره گیری، قاچاق، فریب، حیله، (معمولا با: around) بلوک گردی کردن، مسافرت و عیاشی کردن، (قدیمی) دوران جشن و شادمانی، دوران سور چرانی، (خودمانی) منبع پر درآمد، کار آسان و پر درآمد، (خودمانی) شغل، سر و صدا کردن، جنجال به پا کردن، هیاهو راه انداختن، (نادر) عیاشی کردن، سورچرانی کردن، (از ریشه ی عربی)، (تنیس و پینگ پنگ و غیره) راکت، کفش برف پیمایی (رجوع شود به: snowshoe)، مهمانی پر هیاهو racquet

دیکشنری

راکت تنیس
اسم
rocket, racket, racquetراکت
noise, smash, fuss, roar, rattle, racketسر و صدا
racket, racquetراکت تنیس
area, arena, field, sheet, width, racketپهنه
racket, racquetجارو جنجال
racket, racquetصدای غیر متجانس
racquet, racketعیاشی و خوشگذرانی
racquet, racketمهمانی پر هیاهو
فعل
alert, noise, racket, upriseسر و صدا و اشوب کردن

ترجمه آنلاین

راکت

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.