brackets
معنی
عمران : صفحات لچکى
[کامپیوتر] کارکترهای کروشه های مربعی نیز نام دارند
[ریاضیات] کروشه های [ ]
[کامپیوتر] کارکترهای کروشه های مربعی نیز نام دارند
[ریاضیات] کروشه های [ ]
دیکشنری
براکت
اسم
parenthesis, bracketپرانتز
bracket, dog earکروشه
hook, clasp, grappling, bracket, pullback, buckleقلاب
fastening, fastener, bracket, connector, holder, outriggerبست
bracketطاقچه دیوار کوب
bracket, dashاین علامت
bracketطاقچه عاریه
فعل
bracketهلال یا دوبند گذاشتن
ترجمه آنلاین
براکت ها