معنی

لب، گربه، دخترک، چهره، زن جوان
سایر معانی: (زبان کودکان) گربه، پیشی، دهان، پوز، (خودمانی)، صورت، عنق، پک و پوز، چرک

دیکشنری

گربه
اسم
face, visage, puss, feature, kisser, physiognomyچهره
cat, pussy, puss, grimalkinگربه
pussy, chit, doll, pussدخترک
lip, cheek, brink, bank, nucleus, pussلب
lass, girl, lassie, moll, pussزن جوان

ترجمه آنلاین

چرک

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.