دراز کردن، بتاخیر انداختن، طولانی کردن، طول دادن، امتداد دادن، امتداد یافتن، بطول انجامیدن، ممتد کردن سایر معانی: (زمان یا درازا) طولانی کردن، به درازا کشاندن، لفت دادن، تمدید کردن، درازاندن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تطویل [موسیقی] ایجاد مواد هارمونیک و کنترپوآنی در یک قطعه از راه شاخوبرگ دادنِ خطی ساختار بنیادی آن
واژههای مصوب فرهنگستان
[صنایع غذایی] افزایش طول عمر نگهداری
[ریاضیات] ادامه ی تحلیلی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.