معنی

پاکدامنی، راستی، پیروی دقیق از اصول
سایر معانی: درستی، امانت، درستکاری
[حقوق] درستی، راستی، راست گویی

دیکشنری

اعتماد
اسم
chastity, purity, probity, virtue, continenceپاکدامنی
probityپیروی دقیق از اصول
truth, integrity, verticality, sooth, fidelity, probityراستی

ترجمه آنلاین

احتیاط

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.