improbity
/ɪmˈproʊbɪtiː/

معنی

نا پاکی، نا درستی، ناراستی، بی دیانتی
سایر معانی: بی امانتی (واروی: probity)

دیکشنری

اشتباه
اسم
untruth, improbityناراستی
improbityبی دیانتی
impurity, contamination, improbity, pollutionنا پاکی
dishonesty, cross, fault, improbity, inaccuracy, incompetenceنا درستی

ترجمه آنلاین

ناشایستگی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.