نرمآکنه [زیستشناسی - علوم گیاهی] بافت گیاهی عموما نرم و نسبتا نامشخص که فاصلۀ میان بافتهای دیگر را پر میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مادر [فیزیک] هستهای پرتوزا که براثر واپاشی، هستۀ دیگری به نام دختر تولید میکند
هواگَرد مادر [حملونقل هوایی] هواگَرد اصلی در هواگَرد تلفیقی یا حامل هواگَرد سربار
منبع، والدین، پدر یا مادر، بعنوان والدین عمل کردن سایر معانی: پدر، مادر، والد، والده، پدر و مادر، پدر و فرزندی، مادر و فرزندی، (گیاه یا جانور یا سازواره) زادگر، اصل، سرچشمه، منشا، (به ویژه ش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] رابط پدر و پسر
[حسابداری] شرکت اصلی (مادر) [حقوق] شرکت مادر
[کامپیوتر] دایرکتوری بالاتر
[زمین شناسی] مواد مادر موادی که روی آنها خاک تشکیل می شود. [خاک شناسی] ماده مادری [آب و خاک] مواد مادری
[نساجی] نام اصلی
[زمین شناسی] ماگمای مادر ماگمایی که یک سنگ آذرین مشخص از آن متبلور شده و یا ماگمایی دیگر از آن مشتق شده است. برخی مواقع از چنین ماگمایی با عنوان، ماگمای اولیه، یاد می شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.