parent
معنی
سایر معانی: پدر، مادر، والد، والده، پدر و مادر، پدر و فرزندی، مادر و فرزندی، (گیاه یا جانور یا سازواره) زادگر، اصل، سرچشمه، منشا، (به ویژه شرکت ها) اصلی، زادگر، پدر یا مادر بودن یا شدن، پس انداختن، پدری (یا مادری) کردن، نیا (نیاکان)، جد (اجداد)، درجمع والدین، منشاء
[کامپیوتر] منشاء ؛پدر - والد شیئی که خصوصیات خود را به شی ء تازه تولید شده ( فرزند ) منتقل می کند به روز سازی خصوصیات شی ء والد بر فرزند اثر می گذارد اما تغییر خصوصیات فرزند، اثری بر والد ندارد . نگاه کنید به object - oriented programming . draw programming .
[زمین شناسی] مادر،والد هسته پرتوزای اولیه ای که پس از واپاشی به یک یا چندین هسته غیرپرتوزا تبدیل شده است . مقایسه شود با: product , daughter end
[ریاضیات] والد، پدر