معنی

زیتون، رنگ زیتونی، روغنی
سایر معانی: (گیاه شناسی)، درخت زیتون (olea europaea)، چوب زیتون، شاخه ی درخت زیتون، حلقه ی زیتون (برای آذین بندی - شاخه ی زیتون نشان صلح است)، (رنگ) سبز زیتونی، سبز مایل به زرد، (رنگ و پوست بدن) سبزه، زیتونی، وابسته به زیتون، اسم خاص مونث
[نساجی] زیتونی رنگ
[پلیمر] زیتون

دیکشنری

زیتون
اسم
oliveزیتون
oliveرنگ زیتونی
صفت
oily, buttery, greasy, oleic, oleaginous, oliveروغنی

ترجمه آنلاین

زیتون

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.