national
معنی
سایر معانی: مردمگانی، هاوشی، میهنی، میهن دوستانه، همگانی، عمومی، مربوط به سرتاسر کشور، (امریکا) فدرال (در برابر: ایالتی state)، (معمولا جمع) مسابقات ملی (در برابر: محلی)، سرتاسری، (شرکت ها و غیره) اداره مرکزی، سازمان مرکزی
[حقوق] ملی، داخلی، کشوری، تبعه