معنی

غوغا، جمعیت، انبوه مردم، ازدحام کردن
سایر معانی: مردم عادی، عوام الناس، خلق الله، توده ی مردم، مردم بی سروپا، اراذل و اوباش، چماق به دست ها، لات و لوت ها، غوغاگران، جماعت، گروه مردم، ازدحام، غلغله، گروه جنایتکار، دار و دسته ی بزهکاران، ازدحام و حمله کردن، غوغا کردن، سر کسی ریختن، به جایی ریختن، غلغله کردن

دیکشنری

مال تو
اسم
population, crowd, people, society, mob, flockجمعیت
crowd, mobانبوه مردم
melee, turmoil, uproar, pandemonium, clamor, mobغوغا
فعل
throng, crowd, flock, huddle, mob, overcrowdازدحام کردن

ترجمه آنلاین

اوباش

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.