معنی

مکانیک، علم مکانیک، نیرو برد، علم جراثقال
سایر معانی: جنبه ی فنی، فوت و فن، رمز کار، (بخشی از علم فیزیک که با حرکت اجسام و اثر نیرو بر اجسام سروکار دارد) مکانیک، افزارگان شناسی، سازوکار شناسی، ماشین داری (ساختن و نگهداری ماشین آلات)، افزارگری، ساخت کاری، علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحکمیکند
[عمران و معماری] علم مکانیک
[ریاضیات] مکانیک

دیکشنری

مکانیک
اسم
mechanics, mechanic, mechanicianمکانیک
mechanicsعلم مکانیک
mechanicsنیرو برد
mechanicsعلم جراثقال

ترجمه آنلاین

مکانیک

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.