معنی

پوشش، رداء، خرقه، بالا پوش، شنل زنانه، کلاه توری، پوشیده شدن
سایر معانی: شنل، ردا (به طور مجازی نشان قدرت و ارج است)، پنهان ساز، دربرگیر، پوشاندن (مانند شنل یا روپوش)، پنهان کردن یا شدن، رویه دار شدن یا کردن، (مثل شنل روی چیزی) پراکنده شدن، (صورت) سرخ شدن، (چراغ توری) توری، (فلز گدازی و غیره) دیواره ی خارجی کوره بلند، جلد کوره، رجوع شود به: mantel، (کالبد شناسی - قدیمی) قشر مخ، پوسته ی مغز (رجوع شود به: cortex of the cerebrum)، (زمین شناسی - لایه ی میان پوسته و هسته ی کره ی زمین) جبه، (جانورشناسی) پوشن
[عمران و معماری] گوشته
[زمین شناسی] گوشته لایه ترکیبی میانی زمین، قرار گرفته مابین پوسته و هسته.
[نساجی] شنل زنانه -ردا - بالاپوش - پوشش - کلاه توردار یا توری
[معدن] گوشته زمین (زمین شناسی فیزیکی)

دیکشنری

مانتو
اسم
cover, coverage, envelopment, coating, covering, mantleپوشش
cloak, robe, gown, stole, hairshirt, mantleخرقه
mantleشنل زنانه
cloak, mantle, burnous, burnouse, robe, togaرداء
mantleکلاه توری
quilt, coverlet, mantle, overall, wrapperبالا پوش
فعل
mantleپوشیده شدن

ترجمه آنلاین

مانتو

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.