معنی

میگسار، مشروبخوار، الکلی، ابدار، پر پشت، با شکوه، شاداب، پر اب، مست کردن
سایر معانی: سبز و خرم، گشن، انبوه، سرسبز و پر پشت، دارای تزئینات بیش از حد، پر آذین، پر شاخ و برگ، لطیف و آبدار، رسیده و آبدار، فراوان، سرشار، (قدیمی - خودمانی) نوشابه ی الکلی، (خودمانی) میخواره

دیکشنری

باشکوه
اسم
lushمشروبخوار
drunk, Bacchant, bibber, lush, soak, sodمیگسار
فعل
booze, tipple, befuddle, intoxicate, besot, lushمست کردن
صفت
glorious, majestic, splendid, lush, topping, statelyبا شکوه
succulent, juicy, lush, floriferousشاداب
lush, juicy, ripe, having high water level, wateryپر اب
juicy, succulent, hydrous, aqueous, watery, lushابدار
alcoholic, lushالکلی
bushy, thick, rich, exuberant, dense, lushپر پشت

ترجمه آنلاین

سرسبز

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.