liquor
معنی
سایر معانی: شهد، عصاره، افشره، نوشابه ی الکلی (به ویژه اگر از راه تقطیر درست شده باشد نه تخمیر مثلا ویسکی)، لیکور، (عامیانه - معمولا با: up) مشروب خوردن یا خوراندن، لیکور نوشیدن، مست کردن، (دارو سازی) دارویی که درآب حل شده (در برابر: دارویی که در الکل حل شده است tinctur)، داروی آب وار، آب دارو
[نساجی] لیکور - محلول حمام