معنی

فرصت، مجال، اسودگی، تن اسایی، فراغت، وقت کافی
سایر معانی: وقت آزاد، وقت فراغت، زمان آسودگی (که انسان مجبور به انجام کاری نیست و می تواند به دلخواه وقت خود را بگذراند)، ماژ هنگام، وقت آسایش، آسودگی، وابسته به اوقات فراغت، کارآسایی، فارغ، آسوده خاطر، در آسایش، در رفاه، (وابسته به کسی که برای امرار معاش نیاز به کار کردن ندارد) مرفه، آسودمند

دیکشنری

اوقات فراغت
اسم
leisure, leisure time, relief, rest, obviation, rescueفراغت
opportunity, chance, time, occasion, opening, leisureفرصت
opportunity, chance, leisure, excellent opportunity, lucky chanceمجال
indolence, leisure, lounge, self-complacencyتن اسایی
relief, tranquility, convenience, comfort, ease, leisureاسودگی
leisureوقت کافی

ترجمه آنلاین

اوقات فراغت

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.