leisurely
معنی
باهستگی، تفریحانه، بافراغت خاطر
سایر معانی: بی شتاب، کم مشغله، آسودمند(انه)، باتانی، آهسته
سایر معانی: بی شتاب، کم مشغله، آسودمند(انه)، باتانی، آهسته
دیکشنری
به آرامی
قید
slowly, leisurelyباهستگی
leisurelyتفریحانه
leisurelyبافراغت خاطر
ترجمه آنلاین
با فراغت
مترادف
comfortable ، delayed ، deliberate ، dilatory ، easy ، free ، gentle ، laggard ، laid back ، languid ، lax ، lazy ، relaxed ، restful ، slack ، slackened ، slow ، slow moving ، unhasty