[عمران و معماری] نقص انطباق [ریاضیات] نقض برازش [آمار] نقص برازش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] عدم تصادفی بودن
[نساجی] پود شل در پارچه
حرف ندا سایر معانی: (قدیمی - ندای حاکی از تاسف و اندوه و همدردی) افسوس، هیهات، lackadaisy : حرف ندا، علامت افسوس وتعجب
فراش، پادو، نوکر، نوکری کردن، چاکری کردن سایر معانی: چاکر، چاپلوس، نوکر (به ویژه اگر اونیفورم به تن داشته باشد)، lacquey پادو
[شیمی] دوده استیلنی
[ریاضیات] فرصت کل فعالیت
[زمین شناسی] آهک هوادیده
(قدیمی) رجوع شود به: alack
یادباختگی الکلی [روانشناسی] حالتی که در آن فرد به علت مصرف بیشازحد الکل رفتارهایی را که در هنگام مستی از او سر زده است به یاد نمیآورد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.