معنی

صفحات آهن ته کشتی، تیر ته کشتی، حمال کشتی، کشتی زغال کش، افتادن، وارونه شدن، مانع سررفتن دیگ شدن، وارونه کردن، واژگون شدن، خنک کردن، خنک شدن، دلسرد شدن
سایر معانی: (تیر چوبی یا فلزی که همچون ستون فقرات در امتداد ته کشتی قرار دارد و یک سر تخته های بدنه به آن وصل است) ته تیر، ستون فقرات کشتی، ته دیرک، (معمولا با over ـ کشتی) چپه شدن (به طوری که بخشی از ته نمایان شود)، کج شدن (به یک سو)، یک وری شدن، (با: over) فروافتادن (مثلا در اثر غش یا خستگی بسیار)، از حال رفتن، غش کردن، بی حال شدن، (شعر قدیم) کشتی، قایق، بلم، هرچیز ته تیر مانند، ته تیر بالون یا ناو هوایی، (زیست شناسی: اندام یا بخش برجسته و ستون فقرات مانند) ناوسانه، ته ساقه، پشت گیر، (به ویژه انگلیس) کشتی ته پهن، کشتی ته صاف، بارج، (محلی) آبگونه ی گرم را با هم زدن (و غیره) سرد کردن، جوهر سرخ (که با آن الوار و غیره را نشانه گذاری می کنند)، صفحات اهن ته کشتی، عوار­ بندری، باover واژگون شدن

دیکشنری

زبان
اسم
keelصفحات آهن ته کشتی
keelتیر ته کشتی
keelحمال کشتی
keelکشتی زغال کش
drop, fall, lie, tumble, drop back, keelافتادن
فعل
keel, despondدلسرد شدن
keelوارونه شدن
reverse, turn, keel, turn out, cant, convertوارونه کردن
freshen, chill, keelخنک شدن
cool, chill, refresh, refrigerate, fresh, keelخنک کردن
keelمانع سررفتن دیگ شدن
capsize, keel, purlواژگون شدن

ترجمه آنلاین

قرقره

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.