indicator
معنی
سایر معانی: (شخص یا اسباب) نشانگر، نشان دهنده، نمایگر (سنجه یا کنتور یا عقربه یا میزان سنج و غیره)، شناسانه، تعیین کننده، (شیمی - مواد گوناگونی که برای تعیین میزان اسیدی یا قلیایی بودن و یا آغاز و پایان واکنش های شیمیایی و غیره به کار می روند و این عمل را با ایجاد تغییر رنگ انجام می دهند) شناساگر، معرف، شناسگر، (زیست بوم شناسی - گونه ی گیاه یا جانور که وجود آن نشانه ی وجود ویژگی های خاصی در آن پرگیر است) آگهسازه، فشار سنج
[حسابداری] شاخص
[شیمی] (مواد گوناگونی که براى تعیین میزان اسیدى یا قلیایی بودن و یا آغاز و پایان واکنش هاى شیمیایی و غیره به کار می روندو این عمل را با ایجاد تغییر رنگ انجام می دهند) شناساگر، معرف، شناسگر
[عمران و معماری] شاخص - نشانگر - شاخص - نماینده - نمودار - نمایشگر
[کامپیوتر] نماینده ؛ علامت
[برق و الکترونیک] نشانگر لامپ پرتو کاتدی یا وسیله ی دیگری که اطلاعات ارسالی یا دریافتی از منابعی نظیر گیرنده ی رادار را نمایش می دهد .
[مهندسی گاز] نشان دهنده، معرف، نماینده
[زمین شناسی] شناساگر شناساگر ماده ای است که وجود مواد شیمیایی و یا یونهای مختلف را با تغییر رنگ نشان می دهد. شناساگر اسید و باز ترکیبی است مثل فنول فتالیین که با تغییر رنگ به شناسایی محلول مورد نظر کمک می کند.
[بهداشت] شاخص - نشانگر - شناساگر
[نساجی] شناساگر - اندیکاتور - معرف - معرف شیمیایی- معرف رنگی
[ریاضیات] شاخص
[پلیمر] شناساگر، معرف، نشانگر
[آمار] 1. نشانگر 2. نماگر