indicators
معنی
[نساجی] رنگینه معرف - رنگینه شناساگر - معرف هایی که در PH های مختلف اسیدی و قلیایی دارای رنگهای متفاوت هستند مثل تورنسل
دیکشنری
شاخص ها
اسم
index, indicator, gnomon, showing, dialشاخص
indicatorاندیکاتور
size, measure, extent, measurement, gauge, scaleاندازه
representative, agent, envoy, representation, delegate, deputyنماینده
scale, measure, gauge, yardstick, criterion, meterمقیاس
ترجمه آنلاین
شاخص ها