increment
معنی
افزایش، ترقی، سود، توسعه
سایر معانی: میزان (یا مبلغ) افزایش، اضافه حقوق، (ریاضی) بالش، والش، تصاعدی، افزودگی، گوالش، رشد، نمو، افزونش
[عمران و معماری] نمو
[کامپیوتر] نمو دادن ؛ نمو ؛ فزایش - افزایش ،نمو - (1) میزانی که به یک مقدار یا متغیر اضافه می شود . (2) فاصله ی میان دو نقطه ی مجاور آدرس پذیر در یک دستگاه ورودی / خروجی گرافیکی .
[برق و الکترونیک] نموٌ - افزایش تغییر اندک در مقدار یک متغیر . - نمو
[ریاضیات] نمو، افزایش، رشد
سایر معانی: میزان (یا مبلغ) افزایش، اضافه حقوق، (ریاضی) بالش، والش، تصاعدی، افزودگی، گوالش، رشد، نمو، افزونش
[عمران و معماری] نمو
[کامپیوتر] نمو دادن ؛ نمو ؛ فزایش - افزایش ،نمو - (1) میزانی که به یک مقدار یا متغیر اضافه می شود . (2) فاصله ی میان دو نقطه ی مجاور آدرس پذیر در یک دستگاه ورودی / خروجی گرافیکی .
[برق و الکترونیک] نموٌ - افزایش تغییر اندک در مقدار یک متغیر . - نمو
[ریاضیات] نمو، افزایش، رشد
دیکشنری
افزایش
اسم
increase, gain, increment, addition, growth, enhancementافزایش
profit, benefit, interest, gain, advantage, incrementسود
development, expansion, enlargement, extension, outreach, incrementتوسعه
progress, rise, development, promotion, advancement, incrementترقی
ترجمه آنلاین
افزایش
مترادف
accession ، accretion ، accrual ، accrument ، addition ، advancement ، augmentation ، enlargement ، increase ، profit ، raise ، rise ، supplement