fabric
معنی
سایر معانی: بافته، ساختار، تاروپود (اجتماعی یا معنوی و غیره)، چهارچوب اصلی هرچیز، سبک معماری، طرز ساختمان، ساختمان، طرح بنا، ساخت پردازی، محصول کارخانه و غیره
[عمران و معماری] استخوانبندی
[نساجی] پارچه - بافته - منسوج
[خاک شناسی] فابریک
[پلیمر] منسوج، پارچه، تافته