معنی

اخراج، خلع ید
سایر معانی: اخراج، خلع ید

دیکشنری

اخراج
اسم
dismissal, expulsion, deportation, eviction, exclusion, ousterاخراج
dispossession, evictionخلع ید

ترجمه آنلاین

اخراج

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.