معنی

دارا بودن، لذت بردن، برخوردار شدن، بهره مند شدن از، برخوردار شدن از
سایر معانی: خوش آمدن از، بهره مند شدن، بهره ور شدن، برخوردار شدن یا بودن
[حقوق] بهره مند شدن، منتفع شدن، در تصرف داشتن، متمتع شدن

دیکشنری

لذت ببرید
فعل
enjoy, pleasure, revel, degustلذت بردن
enjoyبرخوردار شدن
enjoy, haveبهره مند شدن از
enjoyبرخوردار شدن از
have, contain, possess, own, enjoy, encompassدارا بودن

ترجمه آنلاین

لذت ببرید

مترادف

متضاد

جمله‌های نمونه

She enjoys playing musical instruments, such as the piano and guitar.

او از نواختن سازهای موسیقی، مانند پیانو و گیتار، لذت می‌برد.

She has a passion for photography and enjoys capturing beautiful moments.

او علاقه‌ی زیادی به عکاسی دارد و از گرفتن لحظات زیبا لذت می‌برد.

I enjoy cooking, and I often try out new recipes on weekends.

من از آشپزی لذت می‌برم و معمولاً در آخر هفته‌ها دست به تجربه‌ی دستورهای غذایی جدید می‌زنم.

I enjoy listening to music while I work; it helps me concentrate.

من از گوش دادن به موسیقی در حین کار لذت می‌برم؛ به من در تمرکز کمک می‌کند.

She enjoys gardening and spends hours tending to her plants.

او از باغبانی لذت می‌برد و ساعت‌ها وقت می‌گذراند تا به گیاهانش مراقبت کند.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.