enjoyment
/enˌdʒɔɪmənt/

معنی

لذت، خوشی، برخورداری، خوش وقتی
سایر معانی: خوشایندی، تمتع، بهره مندی، بهره وری، مایه ی خرسندی، مایه ی لذت، تفریح

دیکشنری

لذت بردن
اسم
pleasure, delight, joy, enjoyment, gratification, gustoلذت
enjoyment, fruitionبرخورداری
joy, pleasure, delight, fun, enjoyment, gladnessخوشی
happiness, pleasure, enjoyment, gladness, jollityخوش وقتی

ترجمه آنلاین

لذت بردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.