electromagnetic
/ɪˌlektroʊmægˈnetɪk/

معنی

وابسته به نیروی مغناطیسی برق
سایر معانی: برقاطیسی، وابسته به آهنربای برقی، الکترومغناطیسی
[برق و الکترونیک] الکترومغناطیس - الکترومغناطیسی اشاره به ترکیب میدانهای الکتریکی مغناطیسی مرتبط با تابش یا تحریک الکترونها یا سایر درات باردار در فضا یا در درون رساناها.
[ریاضیات] الکترومغناطیسی

دیکشنری

الکترومغناطیسی
صفت
electromagneticوابسته به نیروی مغناطیسی برق

ترجمه آنلاین

الکترومغناطیسی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.