durable
معنی
پایا، دیرپای، باودام
سایر معانی: با دوام، پردوام، پاینده، ماندنی، مانا
[عمران و معماری] بادوام - پایدار
[نساجی] بادوام - با ثبات - پایدار - مقاوم
سایر معانی: با دوام، پردوام، پاینده، ماندنی، مانا
[عمران و معماری] بادوام - پایدار
[نساجی] بادوام - با ثبات - پایدار - مقاوم
دیکشنری
با دوام
صفت
lasting, durable, slothful, long-rangeدیرپای
lasting, stable, perennial, persistent, durable, permanentپایا
durableباودام
ترجمه آنلاین
بادوام
مترادف
abiding ، constant ، dependable ، diuturnal ، enduring ، fast ، firm ، fixed ، impervious ، lasting ، long continued ، perdurable ، perduring ، permanent ، persistent ، reliable ، resistant ، sound ، stable ، stout ، strong ، substantial ، tenacious ، tough