endurable
/ɪnˈdjuːrəbl̩/

معنی

تحمل پذیر
سایر معانی: قابل تحمل، پایستنی، تاب آوردنی، یاراپذیر (در برابر: یاراناپذیر unendurable)

دیکشنری

پایدار
صفت
bearable, tolerable, endurable, sufferableتحمل پذیر

ترجمه آنلاین

قابل تحمل

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.