distinction
/ˌdɪˈstɪŋkʃn̩/

معنی

برتری، تشخیص، سر بلندی، امتیاز، تمیز، فرق، رجحان، ترجیح
سایر معانی: تمایز، تفاوت، ناسانی، فرور، جدا شناخت، ناهمگونی، وجه تمایز، نشان امتیاز، برجستگی، فضل، تشخص، ممتازی، افتخار، درجه
[ریاضیات] تشخیص، بازشناخت، فرق، امتیاز، برتری، ترجیح، تفاوت، تمایز

دیکشنری

فرق - تمیز - تشخیص
اسم
diagnosis, diagnosis, recognition, assessment, distinction, discernmentتشخیص
difference, distinction, crown, top, discrimination, vertexفرق
discrimination, distinction, discernment, contradistinction, identification, differenceتمیز
score, concession, privilege, distinction, franchising, grantامتیاز
superiority, advantage, supremacy, excellence, preference, distinctionبرتری
preference, privilege, excellence, predominance, distinction, predilectionرجحان
preference, distinctionترجیح
gratification, glory, celebrity, distinction, fameسر بلندی

ترجمه آنلاین

تمایز

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.