devote
معنی
اختصاص دادن، وقف کردن، فدا کردن
سایر معانی: کنار گذاشتن، وقف (چیزی) کردن، ویژه کردن، صرف کردن
[ریاضیات] وقف کردن، تخصیص دادن
سایر معانی: کنار گذاشتن، وقف (چیزی) کردن، ویژه کردن، صرف کردن
[ریاضیات] وقف کردن، تخصیص دادن
دیکشنری
اختصاص
فعل
assign, allocate, devote, appropriate, earmark, dedicateاختصاص دادن
sacrifice, devote, immolate, offerفدا کردن
bequeath, endow, dedicate, amortise, amortize, devoteوقف کردن
ترجمه آنلاین
اختصاص دهد
مترادف
allot ، apply ، apportion ، appropriate ، assign ، bestow ، bless ، concern oneself ، confide ، consecrate ، consign ، dedicate ، donate ، enshrine ، entrust ، give ، give away ، hallow ، hand out ، occupy oneself ، pledge ، present ، reserve ، sanctify ، set apart ، vow