cooler
معنی
خنک کننده، کولر، سردکن، دستگاه خنک کننده
سایر معانی: دستگاه حرارت مطبوع، چایشگر، سردساز، آشامیدنی سرد (که گاهی الکلی است)، (امریکا - خودمانی) زندان، هلفدونی
[عمران و معماری] خنک کننده - خنک کن - خنک سازی - کولر
[مهندسی گاز] سردکننده، خنک کننده
[نفت] خنک کننده
[پلیمر] خنک کننده
سایر معانی: دستگاه حرارت مطبوع، چایشگر، سردساز، آشامیدنی سرد (که گاهی الکلی است)، (امریکا - خودمانی) زندان، هلفدونی
[عمران و معماری] خنک کننده - خنک کن - خنک سازی - کولر
[مهندسی گاز] سردکننده، خنک کننده
[نفت] خنک کننده
[پلیمر] خنک کننده
دیکشنری
خنک کننده
اسم
cooler, refrigerantکولر
cooler, radiator, conditioner, fridgeخنک کننده
cooler, refrigerantسردکن
coolerدستگاه خنک کننده
ترجمه آنلاین
خنک تر