معنی

خنک کننده، کولر، سردکن، دستگاه خنک کننده
سایر معانی: دستگاه حرارت مطبوع، چایشگر، سردساز، آشامیدنی سرد (که گاهی الکلی است)، (امریکا - خودمانی) زندان، هلفدونی
[عمران و معماری] خنک کننده - خنک کن - خنک سازی - کولر
[مهندسی گاز] سردکننده، خنک کننده
[نفت] خنک کننده
[پلیمر] خنک کننده

دیکشنری

خنک کننده
اسم
cooler, refrigerantکولر
cooler, radiator, conditioner, fridgeخنک کننده
cooler, refrigerantسردکن
coolerدستگاه خنک کننده

ترجمه آنلاین

خنک تر

مترادف

جمله‌های نمونه

I prefer to exercise in the evening when the weather is cooler.

من تمرین را عصر انجام می‌دهم زمانی که هوا خنکتر است.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.