خنککن [مهندسى شيمى]
[نساجی] محفظه سرد کن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] مبرد اسیدی
[نفت] کولر گازی
[عمران و معماری] خنک کن کلینکر دوار
[برق و الکترونیک] خنک کننده ترموالکتریکی مادول یا آرایه ای برای خنک کردن نقطه ای قطعات الکترونیکی بر اساس اثر پلتایر . این قطعه برای خنک کردن قطعات در مدارهای مجتمعی یا تجمع زیاد قطعات مناسب ...
(شراب گازدار آمیخته با آب میوه) شراب میوه، هرنوع وسیله یا مخزن سرد کننده شراب
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.