معنی
سایر معانی: خنک (سردی خوشایند)، تگرگی، چاییده، (جامه و پتو و غیره) سرد، آرام، خوددار، مهارشده، (خودمانی) بی تفاوت، بی اعتنا، ناهمگون، نادوستانه، (از نظر رفتار یا گفتار) سرد، غیرصمیمانه، مک، شیرین (بیشتر در مورد پول)، (امریکا - خودمانی) خیلی خوب، بسیار خوشایند، مامانی، خنک کردن یا شدن، سرد کردن یا شدن، (دوستی و عشق و غیره) فروکش کردن، بی ادب (و خونسرد)، گستاخ (و بی اعتنا)، آبی فام، سبز فام (رنگ های ((سرد)): انواع رنگ های سبز و آبی)