community
معنی
سایر معانی: جامعه، هامه، عامه، جمهور، گروهی از مردم دارای ویژگی مشترک، اقلیت، کشورهای همبسته، هم پیوست، همپیوند، (مالکیت) اشتراک، انبازگری، وابسته به اشتراک، مشترک، انبازین، همانندی، تشابه، وحدت، یگانی، محل اجتماع، محله، همزیگاه، محیط، هم نشینی، همزیستی، مسالمت، (بوم شناسی) رجوع شود به: biocenosis
[عمران و معماری] اجتماع
[بهداشت] اجتماع
[حقوق] جماعت، جامعه امت، انجمن، مالکیت مشترک، اشتراک
[خاک شناسی] جامعه