cloud
معنی
سایر معانی: توده ی دود یا بخار یا گرد و خاک و غیره، دم، دمه، انبوه، انبوهه، خیل، کدر کردن یا شدن، تیره شدن، (مجازی )هر چه که تیره یا مبهم یا محزون کند، ابری کردن یا شدن، مبهم کردن، تاری، کدری، (در سنگ مرمر و چوب و غیره) رگه، تیرگی، محزون کردن، دلگیر شدن، دلواپس کردن، تیره وگرفته
[برق و الکترونیک] ابر توده ای از الکترونها که در اطراف کاتد یک لامپ خلأ و در غیاب ولتاژهای مثبت روی صفحه انحراف یا نمایش در حال چرخش هستند.
[زمین شناسی] ابر توده ای از قطرات کوچک آب یا یخ که از انقباض بخار آب در جو تشکیل می شود
[آب و خاک] ابر