تبعیت، شهروندان، مردم، ساکنین سایر معانی: توقیف خلافکار توسط شخص یا اشخاص غیرنظامی و غیرپلیس، باز داشت توسط شهروندان، (معمولا به معنی جمع) شهروندان، مردم شهر یا کشور، شاروندان، اهالی شهر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] باند شهروندی ؛ باند خصوصی [ سی بی] باند بسامدی اختصاص یافته از سوی « اف سی سی » برای استفاده اشخاص . این باند از 40 کانال با گستره بسامدی از 26/960 مگاهرتز برای کانال 1 تا ...
تبعیت، شهروندان، ساکنین سایر معانی: مدارک شهروندی، شهروندی، تابعیت، مردم [حقوق] شهروندی
[حقوق] سلب تابعیت
[حقوق] شهروندی مضاعف
همشهرى
[حقوق] دارنده تابعیت اصلی
[حقوق] ترک تابعیت کردن
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.