معنی

اتوبوس، گذرگاه، مسیر عمومی، با اتوبوس رفتن
سایر معانی: با اتوبوس آوردن و بردن، (به ویژه) حمل دانش آموزان به مدرسه و بالعکس، (خودمانی) اتومبیل، (برق) رابط فشار قوی، رسانگر فشار قوی (بیشتر می گویند: bus bar)، به عنوان پادو رستوران (کسی که آب سر میز می آورد و ظرف ها را به آشپزخانه می برد) کار کردن
[عمران و معماری] اتوبوس
[کامپیوتر] گذر مسیر ؛ مسیر عمومی ؛ گذرگاه - گذرگاه - مسیر اصلی ارتباطاتی در یک کامپیوتر . برای نمودار . نگاه کنید به computer architecture گذرگاه دارای مجموعه ای از سیمها یا خطوط موازی است که سی پی یو . حافظه وتمام دستگاههای ورودی - خروجی به آن متصل اند این گذرگاه برای هر بیت یک خط دارد . گذرگاه آدرس . آدرس یک دستگاه یا محل حافظه ای را ارائه می دهد . گذرگاه داده در یک مرحله داده را منتقل می کند خطوط دیگری نیز وجود دارد که نوع عملیات در حال اجرا را معین می کند اکثر کامپیوتر های شخصی امروزی از گذرگاه 32 بیتی استفاده می کنند . اما در کامپیوترهای سازگار پی سی گذرگاه می تواند در حالت 8 و 16 بیتی نیز کارکند . در اینجا چگونگی کار گذرگاه 8 بیتی بیان می شود اگر cpu بخواهد مقدار 00011001 رادر مکان 10100000 حافظه جای دهد 00011001 را روی گذرگاه ( خطوط )داده و 10100000 را روی گذرگاه خطوط آدرس قرار می دهد و خط نوشتن در حافظه . رمزگشایی آدرس و ذخیره داده در مکان درست است گذرگاه می تواند داده را میان هر دو مولفه سیستم و در هر دو جهت انتقال دهد . اگر کامپیوتر دارای یک گذرگاه نباشد نیاز به سیستمهایی جداگانه برای اتصالات احتمالی میان مولفه ها دارد . نگاه کنید به ISA,EISA,PCI PCMCIA , VESA
[برق و الکترونیک] گذرگاه . باس 1. مجموعه ای از ساناهای موازی که مسیر ارتباطی اصلی بین سی پی یو سیستم رایانه با بخشهای جانبی آن نظیر وسایل ورودی /خروجی (I/O ) . مانیتورها . چاپگرها را تشکیل می دهند . 2. یک میله یاسیم راسانا و سنگین، نوعاً از جنس مس، برای اتصالهای تغذیه با زمین . - گذرگاه، مسیر مشترک عمومی

دیکشنری

اتوبوس
اسم
bus, coach, omnibusاتوبوس
pathway, passage, bus, causeway, pass, passagewayگذرگاه
busمسیر عمومی
فعل
busبا اتوبوس رفتن

ترجمه آنلاین

اتوبوس

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.