berm
/ˈbɜːrm/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

باریکه، هره خاکریز
سایر معانی: باریکه یا پله ی بین خندق و دیواره ی دژ (berme هم می نویسند)، لبه ی جاده، حاشیه ی خاکی راه آسفالت شده، کنار جاده، باریکه ی بین تپه و دریا، کرانه، کوره راه ساحلی
[عمران و معماری] سکو - ایوان - پله شیروانی - سکوی شیب بر - هره کانال - خاکریز - هره - هره خاکریز
[معدن] خاکریز اطمینان (معادن روباز)
[خاک شناسی] سکوی خاکی
[آب و خاک] پشته، ایوان

دیکشنری

برم
اسم
bermهره خاکریز
tab, strip, slip, belt, isthmus, bermباریکه

ترجمه آنلاین

برم

واژه‌های مشابه

berm edge

[زمین شناسی] لبه هره خاکریز، تاج سکو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bermanite or vierlingite or vierlingite

[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Mn++Mn+++2(PO4)2(OH)2•4(H2O) - وجه تسمیه : از نام دکتر Harry Berman (1902-1944) کانی شناس آمریکایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bermejo

رود برمجو (در شمال کشور آرژانتین جاری است و به رودخانه ی پاراگوئه می ریزد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bermuda shorts

(زنانه و مردانه) شلوار کوتاه (تا بالای زانو)، شلوار کوتاه تا زیر زانو

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bermuda triangle

مثلث برمودا (ناحیه ای در اقیانوس اطلس بین جزیره ی برمودا و پورتوریکو و ایالت فلوریدا که طبق روایاتی از سال های 1940 تا به حال چندین هواپیما و کشتی در آنجا ناپدید شده اند)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

blabbermouth

حرف، وراج، پرگو سایر معانی: (امریکا - عامیانه) دهان لق، رازگشا، خبرچین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

chambermaid

خدمتکار، کلفت، خادمه سایر معانی: (در هتل ها و غیره) زنی که کارش نظافت اتاق است، مستخدمه، کلفت، کنیز، خادمه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

dismemberment

قطع، بریدن سایر معانی: اندام

دیکشنری انگلیسی به فارسی

lieberman ross procedure

[آمار] شیوه لیبرمن-راس

دیکشنری انگلیسی به فارسی

loading berm

[عمران و معماری] سکوی بارگذاری [زمین شناسی] سکوی بارگذاری

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش