معنی
سایر معانی: مخفف:، مقاله، جنس، هنر (که شامل نقاشی و تندیسگری و معماری و موسیقی و رقص و نمایش و ادبیات می گردد)، کار خلاقه، مهارت، تردستی، اثر هنری، فراورده ی هنری، ترفند، زرنگی، حیله، تدبیر، وابسته به هنر و هنرمندان، تزئینات و تصویرهای همراه متن (روزنامه یا مجله یا کتاب یا آگهی)، (قدیمی) دانش، فضل، شاخه ای از هر دانش، زمینه ی دانش، (جمع) رشته های علوم انسانی (liberal arts هم می گویند)، (قدیمی) دوم شخص مفرد فعل: to be، استعداد
art _
(پسوند معادل -ard) دارای صفت ویژه [braggart]