arterial
معنی
شریانی، مربوط به شریان یا سرخرگ
سایر معانی: وابسته به شاهراه یا آبراه اصلی، عمده، حیاتی، وابسته به سرخرگ، شاهرگی، سرخرگی، وابسته به خون سرخرگ ها (از خون سیاهرگ ها روشن تر است)
[عمران و معماری] شریانی
سایر معانی: وابسته به شاهراه یا آبراه اصلی، عمده، حیاتی، وابسته به سرخرگ، شاهرگی، سرخرگی، وابسته به خون سرخرگ ها (از خون سیاهرگ ها روشن تر است)
[عمران و معماری] شریانی
دیکشنری
شریانی
صفت
arterialشریانی
arterialمربوط به شریان یا سرخرگ
ترجمه آنلاین
شریانی