شیفتن، شیفته کردن سایر معانی: شیفته کردن، شیفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(سهام شرکت ها) سهم ممتاز، سهم پولساز
یار، عاشق، معشوقه، رفیقه، فاسق، موله، مول سایر معانی: معشوق یا معشوقه (ی شخص زن دار یا شوهردار)
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.